در این مطلب به بررسی شرایط قانونی ازدواج موقت که شامل بل مدت، انحلال نکاح و صحت عقد می باشد می پردازیم.
موسسه حقوقی پاد متشکل از تیم تخصصی کارشناسان حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری در محدوده نیاوران آماده ارائه خدمات مشاوره حقوقی به شما عزیزان می باشد.وکلای متعهد موسسه حقوقی پاد در تمامی زمینه های حقوقی و کیفری دعاوی شما را متبحرانه پیگیری خواهند کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.
بذل مدت
بدین ترتیب معین بودن مدت در نکاح موقت از شرایط درستی و صحت آن عقد است.مدتی که برای عقد منقطع معین می شود به سود شوهر تلقی شده است لذا وی می تواند از این نفع بگذرد و مدتی را که باقی مانده به زن ببخشد.این عمل حقوقی (بذل مدت) صرفا به اراده شوهر واقع شده و زن در آن هیچ نقشی ندارد.
با بذل مدت مرد (شوهر) از حق خویش می گذرد و دین زن(لزوم ادامه رابطه زناشویی با شوهر)ساقط می گردد.علاوه بر این ممکن است بذل مدت در برابر تملک مالی از طرف شوهر قرار گیرد.همچنین برای بذل مدت می توان به دیگری وکالت داد.
این وکالت ممکن است به زن نیز داده شود یا به نیابت از طرف شوهر بقیه مدت نکاح را به خود ببخشد و اگرضمن عد نکاح یا عقد دیگری در آید قابل فسخ نیست مگر اینکه تنها به سود یکی از طفین باشد که در این صورت او می تواند از سود خود بگذرد.
اگر چه بذل مدت امری است ارادی و تابع قصد و تصمیم شوهر است لکن روح قوانین و اخلاق عمومی ایجاب می کند در نکاح منقطع نیز تا جایی که با طبیعت این نکاح سازگار است زن بتواند الزام شوهر را به بذل مدت از دادگاه بخواهد لذا زن حق دارد در نکاح موقت در موردی که ادامه زوجیت موجب عسر و حرج او می شود.
الزام شوهر را به بذل مدت از دادگاه بخواهد ولی حق ندارد جهت مدادن نفقه از سوی شوهر چنین درخواستی کند زیرا در نکاح موقت نفقه بر عهده زوج نیست.
شرایط صحت عقد موقت
در نکاح منقطع رعایت تمامی شرایط اساسی که برای صحت نکاح دائم بیان گردید لازم است.همچنین موانعی که برای انعقاد نکاح دائم شناخته شده از زمره موانع این نکاح به شمار می رود.نکاح موقت به وسیله ایحاب و قبول که صریحا دلالت بر قصد طرفین نماید منعقد می گردد.
رضایت زوجین شرط صحت انعقاد آن می باشد و نکاحی راکه در اثر اکراه واقع شود می توان پس از رفع آن تنفیذ نمود همچنانکه هرگاه به طور فضولی واقع گردد به وسیله اجازه متاخر تنفیذ می گردد .ضمن آنکه ممکن است به وسیله وکیل انجام پذیرد(مواد 1071 و 1074 قانون مدنی)
در نکاح منقطع علاوه بر شرایطی که باید برای صحت نکاح دائم رعایت شود دو شرط دیگر لازم است :1.تعیین مدت و 2.تعیین مهر . تعیین مدت از شرایط اساسی نکاح فوق است (ماده 1075 ق.م) و بدون ذکر مدت منقطع نخواهد بود .
آغاز مدت در نکاح موقت باید پیوسته به زمان انعقاد عقد باشد و در صورت عدم ذکر مدت در آن به نکاح دائم تبدیل می گردد لدا در صورت بروز اختلاف بین دائمی یا منقطع بودن آن محکوم به عقد دائماست تا خلاف آن ثابت شود .علاوه بر این ذکر مهر نیز در نکاح منقطع طبق ماده 1095 قانون مزبور شرط صحت آن می باشد .از این رو چنانچه عقدی برای مدت معین بدون ذکر مهر واقع شود آن عقد بلااثر است.
در این نکاح همانند نکاح دائم به محض انجام عقد زوجه مالک مهر می گردد و زوج باید در صورت مطالبه زوجه یه وی پرداخت نماید مههذا به مانند ازدواج دائم استقرار تمامی مهر بعد از انجام نزدیکی است و چنانچه قبل از نزدیکی مدت عقد از ناحیه زوج بخسیده شود و اعلام انصراف نماید تنها لازم است که نیمی از مهر را به زوجه پرداخت کند ولی اگر بعد از نزدیکی از مدت صرف نظر نماید تاثیری در مهر نداشته و ملزم به پرداخت تمامی مهر خواهد بود.
شروط ضمن عقد نکاح موقت
زوجین می توانند در نکاح منقطع عقد بر هر گونه شرطی در رابطه با کم و کیفیت و زمان و مکان تمتعات فی مابین خود توافق نمایند ولی برای تمدید نکاح منقطع و یا تبدیل آن به نکاح دائم باید پس از پایان یافتن مدت مجددا صیغه عقد جاری شود و هر گاه قبل از اتمام مدت بر تبدیل و یا تمدید آن مصمم شوند زوج باید مقدار باقی مانده از مدت را ببخشد و دوباره صیغه عقد جاری شود ولی انقضا عده لازم نیست لکن نمیتوانند بدون بخشش مدت باقی مانده مبادرت به تبدیل و یا تجدید آن نمایند.
انحلال نکاح منقطع
همچنانکه نکاح دائم در اثر فسخ و طلاق باطل می گردد نکاح منقطع نیز در موارد فسخ ، انقضا و بذل مدت منحل می شود و ماده 1152 قانون مدنی نیز ناظر به امکان فسخ در این نکاح است.
گرچه ممکن است موقت بودن نکاح فوق موجب این توهم گردد که نتوان آن را فسخ نمود اما عنایت به این نکته که طولانی شدن مدت نکاح مزبور ممکن است ادامه زندگی زناشویی را برای زن غیر قابل تحمل (جبران) ساخته و گاه ایجاد عسر و حرج را برای وی سبب گردد.
از این رو به ناچار باید بر آن بود که موجباتی که در نکاح دائم حق فسخ می دهد در صورت ظهور در نکاح منقطع بتوان آن را نیز فسخ کرد.
انقضاء مدت از دیگر موارد انحلال نکاح منقطع است و با انقضاء آن نکاح به خودی خود خاتمه می پذیرد و در صورت تمایل مجدد زوجین می توانند پس از اتمام مدت مقرر به وسیله انعقاد نکاح دائم یا منقطع ایجاد زوجیت دوباره نمایند اگر چه زن در مدت عده باشد لذا شوهر نمی تواند در مدت نکاح منقطع آن را تندید و یا تجدید کند مگر آنکه بذل مدت نموده و سپس نکاح مجدد با او منعقد سازد .
علاوه بر این بذل مدت یا همان واگذاری بقیه مدت نکاح منقطع از سوی شوهر از دیگر موارد انحلال عقد مزبور است.
بذل مدت در واقع اسقاط حقی است که شوهر نسبت به بقیه مدت در نکاح منقطع بر زن دارد و مانند ابراء از دین است.
از این رو شوهر می تواند هر زمان بدون اطلاع و رضایت زن نسبت به بذل و بخشیدن بقیه مدت معینه در نکاح منقطع اقدام نماید.
لازم به ذکر است در بذل مدت رعایت شرایطی که برای صحت طلاق در نکاح دائم از قبیل (بودن زن در فاصله حیض و نفاس و نبودن در عادت زنانگی -نفاس و …) لازم نیست و سر انجام اینکه (فوت یکی از زوجین از دیگر موجبات انحلال نکاح منقطع است و زن منقطعه پس از انحلال نکاح (اعم از بذل مدت فوت همسر و…) به موجب ماده 1150 قانون مدنی ملزم به نگهداری عده است.
در این عده فسخ نکاح و بذل مدت به اعتبار وضعیت زن منقطعه متفاوت است.
حکم عده زن غی حامل فعده زن حامل و عده وفات طبق مواد 1152 تا 1154 قانون مدنی به ترتیب دو طهر تا زمان وضع حمل و چهار ماه و ده روز است مگر اینکه در مورد اخیر (وفات) زن حامل باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است مشروط بر اینکه فاصله بین شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد ،در غیر این صورت مدت عده همان مدت مزبور می باشد.
_______________________________________________________________________________
بدون دیدگاه